ساکت ایستادم...
توی این تنهاییِ ناامید کننده...
میخوام تو رو برای خودم داشته باشم...
اما تو دست نیافتی هستی...
چون در آغوش دیگه ای گم شدی....
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
دیوید: «یه مردی رو میشناختم که کور بود. وقتی چهل سالش شد جراحی کرد و بینائیشو بدست آورد.»
دختر: «چطوری بود؟»
دیوید: «اولش خیلی خوشحال بود. چهرهها... رنگها... منظرهها... ولی همهچی تغییر کرد. دنیا بدبختتر از اون بود که تصور میکرد. هیچکس بهش نگفته بود چقدر کثافت اونجاست. چقدر زشتی. همه جا زشتی میدید. وقتی کور بود، عادت داشت با یه تیکه چوب تنهایی از خیابون رد بشه. وقتی بینائیش رو بدست آورد، از همه چی میترسید. شروع کرد توی تاریکی زندگی کردن. هیچوقت از اتاقش بیرون نمیومد. سه سال بعدم خودشو کشت.»
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
یژه مرسا
یک جاده طویل و شرشر باران
یک جاده بی انتها و خش خش برگ های مانده از فصل عاشق پاییز
یک جاده بی انتها و درخت های به خواب رفته
یک جاده بی انتها و من و تو
من و تو نگاه عاشقانه مان
من و تو حرف های نگفته مان
من و تو عشق بی پایانمان
من و تو با هم دست در دست هم
چه زیباست سکوت طبیعت در میان پر حرفی های من و تو
و چه زیبا خدایمان من و تو را *ما* صدا زد
دوستت دارم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا بر لب تو موسم لبخند میشود
تصویر حوریانِ سمرقند میشود
گفتم بگویمت به خدا دوست دارمت
در پیش تو زبان چه کنم بند میشود
هر خانۀ که خوشۀ مهتاب آن شوی
مشمول لطف های خداوند میشود
.
.
.
.
.
.
تقدیم به عاشقان
ببینم چند تا عاشق داریم = لایک
ترم اولی هم هستم در ضمن
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
چقــــدر کــم تـوقــع شــده ام ....
نـــہ آغـوشتـــــــ را مــے خـواهـــم ،
نــــہ یکـــــــ بوســـہ..!
نــــہ حتـــے بــودنتـــــــــ را ...
همیـــن کـــہ بـیایــے و از کـنـــارم رد شــوے کــافـــے استــــــــــ ...
مــــــرا بـــہ آرامـش مـــے رسانــد حتــے،
اصطکـــاکــــــــ سایـــہ هایمـــان. . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ﺩﺳﺘﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻮﯼ ﮔﻞ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺑﺎﻧﻮ !
ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﯽ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩﻡ ؟
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
قبول...!!!
همه چی تقصیرِ منه...!!!!!
ولی اخه لعنتی...!!!
"عاشق شدنِ من" که دیگه تقصیرِ تو بود...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
دقایقی در زندگی هستند
که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که
میخواهی او را از
رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی
بغلش کنی....
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هر عشقی که تو خیابونا به دست بیاد تو همون خیابون از دست میره
و بازم یه شکست عشقیه دیه
اقا چرا این جوری میکنین
اینقد عزت نفس داشته باشین به هر خری به هر سگی شماره ندین
و بازم پرچم پسرا بالاست
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
یکی تویی و یکی من...
با این ماه که هنوز هم این شهر را تحمل میکند...
همین سه تا بس است...
حتی اگر ماه هم نبود من قانعم...
به یک تو و یک من...
مگر میان تو و ماه فرقی هم است...
ای کاش بود...
آنوقت شاید همه چیز جز تو معنایی داشت...
اما حالا که ندارد...
حالا همه چیز تویی...
تمام شعر هایی که با عشق میخوانم...
تمام روز های خوب...
تمام لبخند های من...
و تمام زندگی...
چیز دیگری هم اگر جز تو بود...
فدای یک تبسمت...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
گیتار در دست و آواز بر لب
میخوانم آنگونه که دلم ندا میدهد
به شوق دیدار یار نواهای دلم را میزنم
و همچنان سر شار از عشق
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هَمیشـــــه دَر خیــــــالِ مَــن
زِ شُعلـــــه گَــرمـ تَـر تـویـــی
چِـــ گـَـرم دوستـــــ دارَمَتــــ . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
زمستان است و باران می بارد
و من هنوز بعد سال ها زیراین باران ها وسردی زمستان می نشینم
و به عشق تو فکر می کنم
آنقدر به تو فکر می کنم ...
که حتی کوچه ها هم به حالم میگریند و ...
میگویند : گریه نکن ،او بالاخره می آید .. .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥